زندگی در شکنجهگاه!
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۸۲۷۱۸
با آن که ۵ ماه بیشتر از ازدواجم نمیگذرد، اما گویی در یک شکنجهگاه روزگارم را سپری میکنم چرا که همسرم مدام مرا مانند شکنجهگران فیلمهای سینمایی کتک میزند و ... .
اینها بخشی از اظهارات زن ۴۲ سالهای است که با ترفندی خاص خواهرش را از کتک کاریهای شوهرش مطلع کرد و او نیز از پلیس استمداد طلبید.
این زن جوان که مدعی بود قانون باید تکلیفش را روشن کند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: آخرین فرزند خانواده ۸ نفره هستم که از استان خراسان شمالی به مشهد مهاجرت کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زن جوان ادامه داد: بعد از این ماجرا نگهداری از پدر را به عهده گرفتم چرا که خواهر و برادرانم ازدواج کرده بودند و مادرم نیز به تنهایی از عهده این کار بر نمیآمد. پدرم از شدت درد تا صبح ناله میکرد و داد میکشید به همین دلیل یکی از آشنایان پیشنهاد استفاده از مواد مخدر را برای تسکین دردهایش مطرح کرد و این گونه پدرم آرام آرام به مواد مخدر وابسته شد. حتی چندین سال خودم مجبور بودم برای او مواد مخدر تهیه کنم و هزینههای اعتیادش را از پول اجاره مغازه و منازل میپرداختیم و کسی از جیب خودش خرج نمیکرد تا این که بعد از چند سال متاسفانه مادرم نیز سکته کرد و او هم گوشه خانه افتاد.
این زن جوان اضافه کرد: حالا من باید از هر دوی آنها مراقبت میکردم. من هم به خاطر پدر و مادرم از ازدواج چشم پوشیدم تا در کنار آنها بمانم اگرچه با این شرایط زندگی، خواستگاران کمتری هم داشتم، ولی باز هم اهمیتی نمیدادم تا این که حدود ۲ سال قبل در مدت زمان کوتاهی پدر و مادرم از دنیا رفتند و من هم که دیگر سن ازدواجم گذشته بود، در خانه پدرم ماندم. از سوی دیگر او وصیت کرده بود تا زمانی که من ازدواج نکردهام همه اموالش در اختیار من باشد به همین دلیل خواهر و برادرانم خیلی اصرار داشتند که من زودتر ازدواج کنم. بالاخره یک سال قبل «قدرت» که در همسایگی ما زندگی میکرد و در دوران عقد از نامزدش جدا شده بود، چند بار مرا در کوچه دید و به اصطلاح خودش عاشقم شد.
وی افزود: در این شرایط بود که با اصرار اطرافیانم با «قدرت» ازدواج کردم چرا که او نیز از نظر اقتصادی و اجتماعی همسطح خانواده ما بود و در یکی از تاکسیهای اینترنتی کار میکرد. ولی بعد از برگزاری مراسم عقد، متوجه شدم که او به مواد مخدر اعتیاد دارد با وجود این که مدعی بود اعتیادش را ترک کرده است! او در طول ۶ ماه دوران عقد بارها مرا زیر مشت و لگد گرفت و به شدت کتک زد، ولی دیگران اعتقاد داشتند که این موارد در دوران عقد طبیعی است و بعد از آغاز زندگی مشترک اوضاع بهتر میشود. خلاصه مجلس عروسی هم برگزار شد، ولی رفتارهای او نه تنها تغییری نکرد بلکه کتک کاریهایش شدت گرفت تا جایی که احساس میکردم دریک شکنجهگاه زندگی میکنم!
زن جوان گفت: این رفتارهای خشن به جایی رسید که چند شب قبل او گفت: شغلی شبانه پیدا کرده است و از من خواست تا کلید یدکی خانه را در اختیارش بگذارم، ولی به او گفتم نمی دانم کلید را کجا گذاشتهام! همین جمله کافی بود که عصبانی شود. او مرا روی زمین انداخت و ظرف آب را روی صورتم ریخت و آن قدر سیلی زد که از درد به خود میپیچیدم. گوشم سوت میکشید و از شدت درد جیغ میزدم، ولی همسرم فقط فریاد میزد التماس کن تا رهایت کنم! من هم به بهانه این که کلید را در خانه خواهرم جا گذاشته ام به او زنگ زدم و جریان را توضیح دادم. او هم با پلیس تماس گرفت و مرا نجات دادند. حالا هم میخواهم قانون تکلیفم را روشن کند...
با دستور سرهنگ قاسم همت آبادی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) رسیدگی کارشناسی و قانونی به این پرونده در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: آزار همسر اخبار حوادث و انتظامی مواد مخدر زن جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۸۲۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی
خبر گرویدن ژوزه مورایس به دین اسلام و ازدواج قریب الوقوع او با یک دختر ایرانی، یکی از پر سر و صداترین اخبار فوتبال ایران در 24 ساعت گذشته بود.
مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بیتردید یکی از متفاوتترین مربیان خارجی است که در سالهای اخیر به فوتبال ایران آمده است.
به گزارش ورزش سه، فارغ از آرامش و ادبیات مودبانهای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگیهای قابل تحسین او، علاقهای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز میدهد. این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سالها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توأم با نیش و کنایه را حفظ میکنند.
حادثهای که زندگی مورایس را تغییر داد
به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.
او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما میشود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.
میخواهم مسلمان شوم
اما آنچه مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و میگوید: «من میخواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»
به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.
نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات، یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرایند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.
ازدواج با دختر ایرانی
از مدتها قبل زمزمههایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع ژوزه مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگتر شد و رسانهها نیز درباره آن صحبت کردند.
در این خصوص گفته میشود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانیاش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار میشود.